بررسی كودكان بدون سرپرست
كودكان بدون سرپرست;ارتباط اجتماعی کودکان بی سرپرست;پدیده بی سرپرستی
فهرست مطالب
مقدمه
پروپوزال : بیان مسئله و ضرورت آن
اهداف پروژه
مبانی نظری عام طرح
فصل اول : پدیده بی سرپرستی
1-1 بی سرپرستی ، عوامل و تبعات .
فصل دوم : پدیده بی سرپرستی در جهان
2-1 تاریخچه حمایت از کودکان بی سرپرست در جهان
2-2 نمونه های خارجی
فصل سوم : پدیده بی سرپرستی در ایران
3-1 تاریخچه حمایت از کودکان بی سرپرست در ایران
3-2 نمونه های موجود در ایران
فصل چهارم : راهکارها و نتیجه گیری
معرفی پروژه
فصل پنجم : طراحی فضا برای کودکان
قوانین و ضوابط شیر خوارگاه ها
بستر طراحی
مبانی نظری عام پروژه
برنامه فیزیکی
فهرست منابع و مأخذ
بیان مسئله و ضرورت آن :
موضوع مورد پیشنهاد خانه ای برای كودكان بدون سرپرست است . بی سرپرستی بیشتر از آنكه یك مشكل فردی باشد مشكلی اجتماعی است . امروزه در سرتاسر دنیا با افزایش تعداد كودكان بی سرپرست یا بد سرپرست روبه رو هستیم این روند رو به رشد دلایل زیادی از جمله جنگ ، فقر ، افزایش فساد و فحشا ، اعتیاد و … دارد .
بر اساس آمار سال جاری سرپرستی 17 هزار و 407 كودك بر عهده سازمان بهزیستی است كه از این تعداد 5/14% به دلیل فوت والدین 20% به دلیل صلاحیت نداشتن والدین 5/13% به دلیل جدایی والدین و 16% كودكان به دلیل رها شدن بی سرپرست شده اند.
كودكان بی سرپرست در واقع قربانیان اجتماع هستند . اجتماعی كه نه تنها آنان را از داشتن پدر و مادر و كانون گرم خانواده و به عبارتی از یك حق طبیعی محروم ساخته است بلكه پذیرای آنان نیز نمی باشد و به آنها به چشم سربار می نگرد . اگر قرار است نگهداری این كودكان را تنها رفع تكلیف فرض نكرده و به این نكته آگاه باشیم كه در طی چند سال آینده این كودكان باید قدرت فعالیت و همگامی با جامعه و حتی توان مطرح شدن به عنوان سرمایه های با ارزش برای سازندگی كشور را دارا باشند میتوان بیان كرد ایجاد چنین خانه و مركز نگهداری امری حیاتی است . خانه سرپناهی به كودكان بی سرپرست می آموزد به جامعه با سربلندی و بدون احساس حقارت و خواری و با توجه به ارزش های انسانی خود وارد شوند و به جای پنهان كردن واقعیت و فوران این خودسركوبی به صورت عقده ای مختلف روانی خود واقعیتشان را بروز دهند و بدانند كه آنها نیز مانند دیگران هستند با این تفاوت كه در سنین كودكی دچار فقدان موهبت پدر و مادر شده اند و این امر را درونی كنندكه شكست ها ، پله های موفقیت هستند و این واقعیت سخت موجود ، بخش كوچكی از هستی آنهاست و به جای زندگی كردن در موضع مظلومانه مسئول هستند كه احساس ترحم اجتماعی را كه ناشی از نمود مظلومانه آنهاست برطرف سازند .
اهداف پروژه :
آبراهام مازلو اندیشمند علوم اجتماعی نیازمندی های انسان را به 5 گروه زیر تقسیم می كند .
- نیازهای فیزیولوژی (مانند خوراك و پوشاك)
- نیاز به ایمنی و اطمینان (مانند سرپناه و امنیت محل)
- نیاز به روابط عاطفی (ارتباط با خانواده و فرزندان و پدر و مادر)
- نیاز به احترام و منزلت اجتماعی (مراودات و مناسبات اجتماعی )
- نیاز به خودیابی
و بیان می كند نظریه فوق بر دو اصل استوار است كه:
الف) علوم انسان ها به منظور تأمین و برآورد نیازهای خود با توجه به موقعیت و امكانات و طول عمر زندگی تلاش بیشتری را در سطوح اولیه (نیازهای فیزیولوژیكی ، ایمنی و … ) دارند به طوریكه بخش عظیمی از اوقات و هزینه زندگی را در این بخش ها می گذرانند و تا مراحل اولیه به نحو رضایتمند تأمین نگردد به مرحله بعد گرایش كمتری دارد .
ب) چنانچه در راستای تأمین این نیازها مشكلات و موانعی پدید آید انسان به دو شكل عمل می نماید .
- برخورد مستقیم كه این خود ناهنجاری اجتماعی ، تعارض و سركشی را به همراه دارد .
- بدواً كاری انجام نمی دهد بطور غیر مستقیم بعداً در جایی این تعارض و برخورد را به شیوه ای دیگر نشان می دهد كه به آن عقده روانی گویند .
همچنین وینیکت در این باره می گوید : در سر چشمه هر یک از گرایشهای ضد اجتماعی همواره فقدان یا محرومیتی وجود دارد.
